استعدادهای کودکان در چه سنی چگونه کشف می شود؟ (How are children’s talents discovered at what age?)
در دنیای به سرعت در حال رشد و توسعه ما در قرن بیست و یکم، یکی از بزرگترین دغدغه های والدین این است که بتوانند استعدادهای فرزندان خود را به موقع کشف کنند و در مورد روش هایی که به رشد فرزندشان کمک می کند آگاهی داشته باشند. در راستای این توانایی ها خانوادهها میخواهند فرزندانشان به بالاترین ظرفیت خود برسند و خود را بشناسند. برای این کار، این وظیفه والدین و معلمان است که اطلاعات بیشتری در مورد سن کودکانی که در سفر زندگی آنها همراهی می کنیم، انواع هوش و رشد شناختی آنها داشته باشند و همچنین ناظر خوبی باشند.
معنی فرهنگ لغت استعداد، توانایی یا قدرت انسان برای درک چیزی، انجام آن یا تأثیرگذاری است. از این منظر می توان گفت که کشف استعدادها در واقع با تولد کودک شروع می شود. علاوه بر اینکه بتوانیم این را بگوییم، درست نیست که بگوییم استعداد هر کودکی در یک محدوده سنی مشخص ظاهر می شود و اگر استعدادی وجود داشته باشد، می توانیم بلافاصله آن را در این محدوده کشف کنیم. دوره های بحرانی مختلفی در رشد کودکان وجود دارد. با توجه به این دوره ها، توانایی ما در درک، انجام و تأثیرگذاری بر زندگی ما تغییر می کند. از نظر پیاژه، این دوره ها عبارتند از; دوره حرکتی حسی (0-2 سال)، دوره قبل از عملیات (2-7 سال)، دوره نمادین (2-4 سال)، دوره شهودی (4-7 سال)، دوره عملیاتی مشخص (7-12 سال)، دوره عملیات انتزاعی (بیش از 12 سال). صحبت از مراحل رشد کودکان و آگاهی از ویژگی های این دوره ها در کشف استعدادها اهمیت زیادی دارد. زیرا هر کودکی خاص و منحصر به فرد است. منطقه ای که توانایی های او در آن قرار دارد ممکن است در دوره رشد متفاوتی از کودک ما آشکار شود.
در حالی که کودک ما گاهی می تواند مهارت های دوره رشد را در سطح عادی انجام دهد، گاهی اوقات ممکن است ویژگی های رشدی بیشتری نسبت به همسالان خود نشان دهد. نکته دیگری که در اینجا والدین باید به آن توجه کنند این است که کودک این رفتارها را درونی می کند یا از فردی که دوستش دارد در اطراف خود تقلید می کند؟ مثلا؛ ممکن است افراد مستعدی در زمینه موسیقی در خانواده وجود داشته باشند. ممکن است کودک ما به دلیل تحسینی که از این شخص دارد شروع به تقلید از او کند. اگرچه این وضعیت والدین را هیجان زده می کند، اما باید ناظر دقیقی باشیم و به خوبی مشاهده کنیم که آیا این رفتار در جریان خود فرزندمان رخ می دهد یا خیر.
در حالی که مراحل رشد فرزندان ما سرنخ هایی در مورد سنی که استعدادهای آنها در آن ظهور می کند به ما می دهد، شناخت انواع هوش آنها به ما کمک می کند آنها را کشف کنیم. بیش از یک حوزه وجود دارد که هوش ما خود را نشان خواهد داد. اینها؛ حوزه های زیادی از جمله کلامی-زبانی، منطقی-ریاضی، دیداری- فضایی، موسیقی-ریتمیک، جسمانی-جنبشی، درونی، اجتماعی و طبیعت را در بر می گیرد. هر یک از این انواع هوش را می توان تا حدی در اختیار داشت. با این حال، کودک ما ممکن است در یک یا چند زمینه هوش استعداد بیشتری داشته باشد. برای این کار لازم است فضاهایی ایجاد کنیم که فرزندانمان با توجه به سرنخ های کوچک بتوانند استعدادهای خود را آشکار کنند. مثلا؛ ما مشاهده کردیم که توانایی جسمی حرکتی کودکمان بارزتر بود. با اطمینان از اینکه فرزندمان در دورهها یا فعالیتهایی شرکت میکند که میتواند این توانایی را نشان دهد و بفهمد که آیا علاقه دارد یا خیر، میتوانیم با دقت و وضوح بیشتری تعیین کنیم که آیا او در این زمینه استعداد دارد یا خیر. حصول اطمینان از شرکت در این فعالیت ها و دوره ها ما را قادر می سازد تا متوجه شویم این استعداد فرزندمان در کدام زمینه متناسب با علاقه فرزندمان خود را نشان می دهد. در نهایت، استعداد جسمانی- حرکتی می تواند خود را در زمینه رقص یا در شاخه های مختلف ورزشی نشان دهد. نکته ای که در اینجا باید به آن توجه کرد، علاقه فرزند ما خواهد بود.
در مرحله اکتشاف، می توانیم از بازی ها و اسباب بازی هایی که فرزندمان ترجیح می دهد نیز بهره مند شویم. هنگام انتخاب اسباببازیهایی که برای فرزندمان میخریم، انتخاب اسباببازیهایی که در نتیجه مشاهداتمان میتواند علاقه و استعداد او را آشکار کند، ایدههای بیشتری به ما میدهد. شرکت در نمایش هایی که او هر از گاهی پایه گذاری کرده است به ما این امکان را می دهد که به نقش هایی که در بازی ایفا می کند پی ببریم و استعدادهای او را در این نقش ها از نزدیک ببینیم. شرکت در باشگاه های مدرسه خارج از محیط خانه یکی از مراحلی است که به کودک کمک می کند استعدادها و علایق خود را کشف کند. وقتی فرزند ما در این باشگاه ها شرکت می کند، معلمان شعبه ای که در دوره حضور دارند از نزدیک شاهد این روند و علاقه مندی کودک بوده و خانواده را در این زمینه راهنمایی خواهند کرد.
آشکارسازی و تحقق همه این توانایی ها تنها با مشاهده والدین امکان پذیر نیست. در این مرحله، حمایت از معلمان کلاس و شعبه یا کارشناسان این حوزه که در کلاسهای مدرسه فرزندمان شرکت میکنند، ما را قادر میسازد تا گامهای صحیحتری برداریم. در اینجا همکاری خانواده ها، معلمان و کارشناسان در آشکار ساختن توانایی های کودک سودمند خواهد بود. در این مرحله بسیار مهم است که خانواده و افراد مرتبط وظایف و مفاهیم زیادی را به کودک تحمیل نکنند و اصرار بر موفقیت و نشان دادن خود نداشته باشند. چنین درخواست ها و انتظاراتی می تواند منجر به اضطراب و استرس در کودک شود. در نتیجه ممکن است علاقه او به استعداد موجودش کمرنگ شود و این بیشتر استرس ایجاد می کند تا شادی.
اگرچه این فرآیند برای خانواده ها مهم است، اما لازم است در طول این فرآیند، نگرش آرامی داشته باشیم، انتظارات و فشاری بر کودک ایجاد نکنیم، جریان زندگی فرزندمان را هدایت کنیم و در معنادارتر شدن این روند برای او نقش داشته باشیم.