سندرم و ترس 2 ساله (2 -year -old syndrome and fear)
سندرم 2-3 ساله
اگرچه ترس کودکان اغلب غیرمنطقی و غیر واقعی به نظر می رسد، اما جهان برای کودکان پر از تهدیدهای واقعی و خیالی است.
جدایی از والدین، خوابیدن در تاریکی، حمله بوگیمن ها به اتاق…
میدونی؟ برخی از اضطراب ها سالم است زیرا با اطمینان از توجه کودک به ایمنی او کمک می کند. حتی نوزاد به طور غریزی از افتادن و صداهای بلند می ترسد.
ترس ها اغلب با بزرگ شدن کودک خود به خود از بین می روند. با این حال، اگر این ترس ها ادامه پیدا کند و بر کودک غلبه کند، کودک شما برای غلبه بر آنها به کمک شما نیاز دارد. در این مرحله، بسیار مهم است که کودک خود را مشاهده کنید و حرکات و ترس های او را درک کنید.
علائم سندرم 2-3 ساله چیست؟
کودکان 2 و 3 ساله به شدت به عادات خود وابسته می شوند.
هر تصویر یا صدای غیرعادی می تواند باعث وحشت شود. حتی یک جاروبرقی که به طور ناگهانی روشن می شود می تواند باعث ترس او شود، زیرا اگرچه او محیط اطراف خود را می شناسد، اما هنوز به طور کامل متوجه نشده است که چه خبر است.
اگر می خواهید کودک خود و ترس های او را درک کنید، می توانیم این مثال را برای شما بیاوریم:
حتی با وجود اینکه می داند جاروبرقی خانه را تمیز می کند و گرد و غبار را جذب می کند، ممکن است مطمئن نباشد که او را به داخل نمی کشد.
ترس کودکان در این سن با یک تجربه بد جوانه می زند. به عنوان مثال، کودکی که به دلیل ترکیدن ناگهانی بادکنک در روز تولدش گریه می کند، ممکن است بعد از آن از همه بادکنک ها بترسد.
چگونه کودکان مبتلا به سندرم 2-3 ساله را درمان کنیم؟
اگر فرزندتان نمی تواند بگوید چرا می ترسد، سرنخ ها را در نظر بگیرید.
مثال: مادری که متوجه می شود کودک دو ساله اش هنگام لباس پوشیدن می ترسد، پس از مدتی مشاهده، متوجه می شود که تنها مشکل، پیراهن دکمه دار است. از آنجایی که کودک هنوز نتوانسته به تنهایی دکمهها را باز کند، احساس میکند در پیراهن زندانی شده است.
شما باید خلاق باشید
شما می توانید با آزمون و خطا راه هایی برای ایجاد احساس امنیت در فرزند خود بیابید. هرچه روشی که برای کودک در این سن درخواست می کنید بصری تر باشد، نتیجه موفقیت آمیزتر خواهد بود.
مثال: اگر فرزندتان از بلعیده شدن توسط سوراخ وان میترسد، میتوانید سوراخ را با پارچه ببندید.
دیدگاه کودک خود را تغییر دهید!
اگر حتی دیدن سایه حشره برای فریاد کشیدن او کافی است، کتاب بخوانید، داستان هایی در مورد حشرات بی ضرر، با او نقاشی های حشره بکشید. اگر فرزند شما به فکر ترس از حشرات پایان دهد، می تواند بر ترس خود از حشرات واقعی نیز غلبه کند.
افکار نادرست را از سر او پاک کنید!
می دانید که کوتاه کردن مو کار بزرگی نیست، زیرا نه موها آسیب می بیند، نه خونریزی می کند و نه آرایشگر گوش شما را کوتاه می کند. همانطور که کودک شما اطلاعات درست را یاد می گیرد، ترس کمتری از او شروع می شود.
کودکان 4-5 ساله
همانطور که آنها شروع به درک موضوعات انتزاعی می کنند، ترس های کودک پیش دبستانی پیچیده تر می شود. بازی هایی که ذهنش انجام می دهد و همچنین آنچه که چشمانش می بیند باعث ترس او می شود. در این سن، کودک شروع به ترس از هیولاهای زیر تخت می کند و اینکه اگر والدین بروند چه اتفاقی برای او می افتد.
بنابراین این دوره سنی دوره ای است که کابوس های شبانه بیشتر دیده می شوند. برای کودک پیش دبستانی که هنوز در تشخیص واقعیت و خیال مشکل دارد، کابوس های شبانه به شدت واقعی هستند.
چگونه باید با کودک 4 تا 5 ساله خود رفتار کنید؟
به سوالات او با دقت پاسخ دهید
چیزی که کودک در این سن را بیشتر نگران می کند، فکر کردن به اتفاقاتی است که ممکن است بیفتد.
اگر با دیدن متن «سگ توجه» ترسید، رفتار سگ را توضیح دهید تا آرام شود. با این حال، به جای گفتن ساده «سگ به شما صدمه نمیزند»، توضیح دقیقتری را ترجیح دهید: «سگ ابتدا شما را بو میکشد تا آن را بشناسد. شما باید ارتباطی مانند “سگ پارس می کند زیرا سگ ها اینگونه صحبت می کنند” را ترجیح دهید…
بدانید که چگونه به کابوس های آنها واکنش نشان دهید
وقتی فرزندتان کابوس می بیند آرام کنید، اما اجازه ندهید مثلاً شب ها با شما بخوابد. بهتر است به سادگی او را با دلداری به رختخواب برگردانید، در غیر این صورت ترس او را تأیید می کنید.
مثال های مثبت را تنظیم کنید
اگر فرزندتان از چرخ و فلک می ترسد، می توانید مثالی از برادر بزرگتر بدون فشار یا همسالی که بدون ترس از چرخ و فلک لذت می برد را ذکر کنید. دیدن کسی که می تواند با او همذات پنداری کند، می تواند او را تشویق کند و با ترسش روبرو شود.
به احساسات آنها احترام بگذارید
مسخره کردن ترس های کودک یا مجبور کردن او به رویارویی با موقعیتی که او را می ترساند اغلب نتیجه معکوس دارد. اما توجه بیش از حد به ترس آنها درست نیست. او می تواند خود را متقاعد کند که واقعاً در خطر است.
مثال: اگر کودک شما هر بار که رعد و برق می زند وحشت می کند، هر موجی از احساسات را سرکوب کنید، مانند عصبانی شدن یا در آغوش گرفتن او، و در عوض سعی کنید با پایین آمدن در قد او، در راستای صورتش، با او صحبت کنید.