تست هوش استانفورد بینه (Stanford Binet IQ Test)
تست هوش Stanford Binet یکی از اولین گزینه هایی است که هنگام تست IQ به ذهن می رسد. ما در رسانه های مختلف با تست های زیادی مواجه می شویم که هوش/توجه بزرگسالان را می سنجد. اما وقتی نوبت به فرزندانمان می رسد، چندین بار فکر می کنیم. تست های هوش کاربردی حساس هستند و باید از نظر کشف و شکوفایی استعدادها و جهت دهی به آنها از سنین پایین مورد تاکید قرار گیرند. بنابراین باید ترجیح داد از موسسات مجرب و قابل اعتماد حمایت شود.
با ثبت رشد ذهنی فرزندتان از سنین پایین با گواهی تایید شده از یک موسسه معتبر، ممکن است در را به روی فرصت هایی مانند موفقیت در بسیاری از زمینه ها، رشد سالم و بورسیه تحصیلی تا پایان عمر باز کرده باشید. همچنین از نظر تشخیص زودهنگام کودکان دارای ناتوانی ذهنی و برنامه ریزی اقدامات احتیاطی لازم است. ما سعی کردیم اطلاعات اولیه تست هوش استانفورد بینه را برای شما گردآوری کنیم.
تست هوش استانفورد بینه چیست؟
آزمون Stanford-Binet روشی است که پنج عامل مختلف توانایی شناختی را اندازه گیری می کند و اجازه می دهد تا سطح هوش را در داده های عددی قرار دهد. این آزمایش مبتنی بر زمان نیست، اما آزمایشی که از 2 سالگی قابل انجام است، به طور متوسط نیم ساعت طول می کشد.
تست بینه استنفورد؛
استدلال روان،
اطلاعات،
استدلال قابل اندازه گیری،
پردازش بصری – فضایی
حافظه کاری
پاسخها و پاسخهای فرد به سؤالات تهیهشده در مورد عوامل مطالعه اندازهگیری میشود و سطح IQ با نمره ترکیبی آشکار میشود.
چرا تست هوش استانفورد بینه مورد نیاز است؟
آزمون هوش استانفورد بینه یکی از معتبرترین آزمونهای استاندارد شده است که امروزه در آموزش استفاده میشود. در زیر این تاریخ و تجربه چند صد ساله آن نهفته است. نتایج تجربه و سیستمی که دائماً خود را تجدید می کند، عموماً صحیح است. در حالی که افراد با نمرات بالا در این آزمون تیزهوش در نظر گرفته می شدند، افرادی که نمرات IQ پایین داشتند عموماً افراد دارای اختلال شناختی بودند.
ایده تست هوش در فرانسه متولد شد
مبدأ آزمون بر اساس مقیاس بینه سیمون فرانسوی است. این مقیاس که توسط آلفرد بینه و شاگردش تئودور سایمون ساخته شده است، اولین آزمون رسمی پذیرفته شده هوش است. هدف آن کودکانی بودند که کمتر از حد متوسط برای سن خود بودند. دولت فرانسه، ضمن به روز رسانی قوانین آموزشی خود، ابزاری را درخواست کرد که بتواند کودکان با هوش کمتر از حد متوسط را برای سن آنها شناسایی کند.
این آزمون به گونه ای طراحی شده است که برای زبان ها و فرهنگ های مختلف قابل اجرا باشد.
بینه و سایمون استدلال می کنند که هیچ توصیف کننده واحدی برای هوش وجود ندارد. به همین دلیل، ساختاری طراحی کردند که سن و شایستگی های زیستی کودک را در نظر می گیرد. از این داده ها، مبنایی برای سنجش هوش ایجاد شده است.
مقیاس بینه سایمون به سرعت از سوی جامعه روانشناسی مورد تحسین قرار گرفت. یک اجماع کلی ایجاد شده است که این آزمون روشی معنادار برای تعیین سطوح هوش ارائه می دهد. یکی از دلایل اصلی که چرا مقیاس بینت-سایمون چنین استقبال سریعی را به دست آورده است این است که به گونه ای طراحی شده است که با زبان ها و فرهنگ های مختلف سازگار باشد. امروزه هم در سراسر اروپا و هم در داخل مرزهای ایالات متحده از آن استفاده می شود.
دانشگاه استنفورد و مقیاس بینه-سایمون
کار بینه و سایمون به سرعت توسط لوئیس ام ترمن، روانشناس دانشگاه استنفورد مورد مطالعه قرار گرفت. ترمن اولین کسی بود که یک نوع آزمایش را برای انسان در ایالات متحده ایجاد کرد. نسخه آزمایشی مقیاس هوش استانفورد-بینت نام داشت. اولین نسخه آزمایشی ترمن در ایالات متحده در مقاله ای با عنوان “اندازه گیری هوش” منتشر شد.
آلمانی ها IQ را بهبود دادند
بلافاصله پس از توسعه مقیاس بینه-سایمون و مقیاس هوش استانفورد-بینه، نیاز به اندازه گیری بهتر نتایج به طور گسترده مورد بحث قرار گرفت. یک فرم مقیاس رتبه بندی معنادار مناسب برای آزمون دهندگان مورد نیاز بود. هنگام ایجاد این پروتکل های آزمایشی از مقیاس های مختلفی استفاده شد.
روانشناس آلمانی ویلیام استرن چیزی را ایجاد کرد که به ضریب هوش یا IQ معروف است. IQ شامل مقایسه سن بیولوژیکی یک کودک در مقیاس هوش استانفورد-بینه یا آزمونی مشابه است.
با مقایسه سنی که کودک در آن نمره می گیرد با سن بیولوژیکی خود، نسبتی ایجاد شد که نرخ پیشرفت ذهنی را به عنوان IQ نشان دهد. Lewis M. Terman از دانشگاه استنفورد بلافاصله مفهوم IQ را پذیرفت و کار پیشرفت کرد.
نمونه سوالات تست هوش استانفورد بینه
ویرایش پنجم آزمون هوش استانفورد بینه که در سال 2003 بهروزرسانی شد، به لطف تکنیکها و انواع سؤالات توسعهیافته، تعیین و ارزیابی انواع هوش و مهارتهای ذهنی کودکان را به عنوان نمرات دقیقتر کرد.
یکی از والدین از فرزند خود می پرسد: نام این شی چیست؟ می توانید سوالی مانند این بپرسید در این گونه سوالات تصویر باید کاملاً متمرکز باشد و سوال پرسیده شده با اشاره واضح باشد.
در سوالات اطلاع رسانی باز هم با توجه به سن کودکی که از او تست گرفته شد، چرا از خط کش استفاده می کنیم؟ چنین سوالی می تواند مطرح شود. همانطور که کودک ممکن است برای اندازه گیری چیزی بگوید، از آن استفاده می کنیم تا طول های قابل اندازه گیری را با متر یاد بگیریم و بفهمیم که کوتاه یا بلند هستند، مثلاً اگر قرار است لباس بدوزیم، پارچه در مغازه اندازه گیری شده است. ما پارچه را خواهیم خرید به ما این امکان را می دهد که به اندازه کافی برایمان بخریم و پرداخت درست را انجام دهیم.” می تواند پاسخ هایی را در طول های مختلف و اشکال توضیحی بدهد. این پاسخ ها در امتیازی که او به دست می آورد در توانایی او در پاسخگویی صحیح به اطلاعات و ایجاد رابطه بین اطلاعات موثر است.
در این روش از فرزند شما میخواهد در سؤالات فرعی که استفاده از دانش را اندازهگیری میکند، نشان دهد که چگونه میتواند با استفاده از حرکات و حالات صورت به درستی بیان کند، چیزی که کودکان هم سن آنها عموماً میدانند چه باید بکنند. به عنوان مثال، تصویری از بستنی بدهید و بپرسید: “آیا می توانید تصور کنید که با آن چه کار کنید؟” یا با گذاشتن یک پیانو در مقابل آن، “آیا می توانید به من نشان دهید که با آن چه کاری می توان انجام داد؟” می توان سوالاتی پرسید.
با لگوها می توان توانایی های حسابی کودک را سنجید. به عنوان مثال، وقتی یک سازه به شکل خانه از چندین لگو ساخته می شود، “اگر 3 قطعه را از این سازه حذف کنم، چند قطعه باقی می ماند؟” چنین سوالی می تواند مطرح شود.
آلپ دوازده ساله سه سال از برادرش بزرگتر است. آلپ چند ساله خواهد شد که برادرش اکنون دو برابر سن دارد؟» برخی از سوالات چالش برانگیزتر مانند ممکن است به تناسب سن به آزمون اضافه شده باشد.
میتوان از کودکانی که مهارتهای سوادآموزی دارند خواسته شد تا با دادن کلماتی با حروف مختلط کلمات را استخراج کنند یا این کلمه را با یک تصویر مطابقت دهند. باز هم با نشان دادن اشکال مختلف می توان از آنها خواست که بیان کنند کدام یک با بقیه متفاوت است. انواع سوالاتی که با توجه به سن کودک مورد آزمون از نظر تعداد و تراز کم یا زیاد می شود را می توان در محور 5 مقیاس هوشی که در قسمت بعدی به آن پرداختیم، تنوع داد.
مقیاس هوش استانفورد بینه
مقیاس هوش استانفورد-بینه برای اندازه گیری پنج عامل توانایی شناختی طراحی شده است. این پنج عامل عبارتند از استدلال روان، دانش، استدلال کمی، پردازش دیداری و فضایی و حافظه کاری. پاسخ های کلامی و غیرکلامی هر دو اندازه گیری می شوند. به هر یک از پنج عامل یک وزن داده می شود و معمولاً نمره ترکیبی به واحد هوش یا IQ تبدیل می شود.از لحاظ نظری، آزمون استنفورد-بینه توانایی فرد در یادگیری را اندازه گیری می کند، این حوزه های اندازه گیری را می توان به صورت زیر فهرست کرد:
1. استدلال روان
استدلال روان توانایی حل مسائلی است که نیازی به دانش قبلی ندارند و اغلب انتزاعی هستند. جنبه غیرکلامی استدلال سیال با ماتریس های سری شی آزمایش می شود.
به عنوان مثال، به فردی که تست را شروع می کند، دنباله ای نشان داده می شود و از او خواسته می شود که الگو را تکمیل کند. از مزخرفات کلامی و تشبیهات برای آزمایش استدلال کلامی فرد استفاده می شود. مزخرفات کلامی جملاتی هستند که به سادگی یا غیرممکن هستند. پس از شنیدن این اظهارات، از شرکت کنندگان در آزمون خواسته می شود که دلیل مضحک یا غیرممکن بودن آنها را توضیح دهند. قیاس ها رابطه بین مفاهیم را آشکار می کنند. به عنوان مثال، ممکن است از شخصی یک سوال طبقه بندی در مورد عبارت “سیب به میوه، کرفس __________ مشابه” پرسیده شود و انتظار می رود که جای خالی را با کلمه “سبزیجات” پر کند.
2. اطلاعات
اطلاعات را می توان به عنوان داده های انباشته شده ای که به حافظه بلند مدت منتقل شده است تعریف کرد. این عامل با خرده آزمون های غیرکلامی، دانش رویه ای و مزخرفات بصری مورد آزمایش قرار می گیرد. مانند مزخرفات کلامی، مزخرفات بصری شامل تصاویری با سناریوهای پوچ یا غیرممکن است که از آزمون گیرنده خواسته می شود توضیح دهد. دانش رویه ای غیرکلامی با استفاده از حرکات مورد آزمایش قرار می گیرد. برای مثال، ممکن است از آزمون شونده خواسته شود که نیازهای اساسی انسان، مانند غذا خوردن، استفاده از حرکات را شرح دهد. خردهآزمونهای کلامی سؤالات کلمهای هستند که میتوانند با استفاده از اسباببازیها یا کارتهای یادآوری اجرا شوند.
3. استدلال کمی
استدلال کمی توانایی محاسباتی آزمودنی را می سنجد. بسته به سطح موضوع آزمون، سؤالات این بخش ممکن است شامل شمارش، جمع و تفریق اولیه باشد. در سطوح بالاتر، مسائل اندازه گیری، هندسه و کلمات گنجانده شده است. مفاهیم ریاضی را می توان در دو قالب کلامی و غیرکلامی ارائه کرد.
4. پردازش بصری- فضایی
پردازش بصری-فضایی شامل شناخت الگوها و روابط فضایی و توانایی تشخیص کل از اجزای آن است. بخش غیر کلامی این خرده آزمون معمولاً شامل ترکیب پازل ها و الگوها است. به کودکی که آزمون را شروع می کند معمولاً یک تخته فرم یا قاب و تعدادی تکه با شکل متفاوت (به مقداری که با توجه به سن و توانایی کودک تعیین می شود) داده می شود که می توان آنها را با هم ترکیب کرد تا کادر را پر کند. بخش شفاهی شامل سوالاتی در مورد جهت است و توانایی کودک را در شناسایی روابط فضایی در تصاویر میسنجید.
5. حافظه کاری
حافظه کاری به عنوان فرآیندهای متعددی تعریف میشود که اطلاعات را در حافظه کوتاهمدت یک فرد جمعآوری، مرتبسازی و تبدیل میکند. حافظه کاری غیرکلامی با استفاده از پاسخ تاخیری و تکنیک های انتشار بلوک ارزیابی می شود. به عنوان مثال، از طریق یک بازی تمرکز، ممکن است از کودک خواسته شود تصویری که قبلا ارائه شده را به خاطر بسپارد یا متنی را بخواند و قسمت خاصی را تکرار کند. حافظه کاری کلامی با استفاده از تمرینات یادآوری کلمه آخر و جمله آزمایش می شود.
در تست هوش استنفورد بینه، ارزش هوشی کودک از نوع IQ آشکار می شود. چیزی که این مقدار را آشکار می کند، همه خرده آزمون هایی است که اجزای آزمون را تشکیل می دهند.